سرباز گمنام

دغدغه های بیسیم چی مجنون
طبقه بندی موضوعی

جان که به آتش عشق مشتعل شد و نگاه که به نگاهی شوریده و محزون، گرمی کرد و زمزم ههایی آرام و شیرین در وجود خسته ات پیچید، بدان که هنگامه د لسپردن و شیدایی و سر تا پا سوختن فرا رسیده است...

چه واهمه و چه غم، اگر که برای خاطر شریف« یار » از پا بیفتی؟! 

حدیث دل سپردن اگر جانگداز است، بگذار آتش آن جان من و تو را هم شعله ای افکنده و بسوزاند و خاکستر کند! ما که مدتهای مدیدی است برای خاطر شریف یار از پا افتاد ه ایم و بسیار در بسیار، بوده است که افتان و خیزان خود را به منزلگاه شب رساند ه ایم تا از جرعه های نگاه حضرت محبوبمان بنوشیم؛ که به راستی خدا می داند آن جرعه ها هم اگر نبود دلیل حیات نمی داشتیم، بعد از آن درک و دریافت خویش از تشنگی

آنچه عقلای همیشه روزگاران را به حیرت وادارد، همین باشد که عاشق خود طالب سوختن است. حیرت عقلا از اختیار است و از شتابی که عاشقان به آتش دارند و به سوختن

« عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی/ عشق داند که در این دایره سرگردانند »

می دانم اسرار زیبایی را. و چون محبت قدم در ساحت قدسی دل گذاشت، انس پدید می آید و بشر مطیع است در برابر انس تا چه باشد تمایلات روحت؛ که میل و تمنای روح، انتخاب می کند محبوبت را و راه می دهد انس با او را...

انس و الفت، تقرب می آورد و تقرب، شیدایی

این رمز و راز تمام دلبستگی های عالم است... 

سخن از دل سپردن به معانی حیات است سخن از دلدادگی به زیبایی است 

سخن از محبت کمال زیبایی هاست...

سخن از اکمال الکمال و اتمام الجمال است!

و تو قضاوت کن که مگر ممکن است از این زیباتر نگریست عالمین را؟

و چه بسیار می اندیشیدم که آن انتهای زیبایی را چه بنامم که دل خویش آرام کنم 

بشر مطیع انس است و طالب و خواهان و پاکباخته آن که رام و آرام نگاه و کلامش شده باشد و آنان که گمشده کلان دارند نه انس با هر نفسی می یابند و نه مطیع هر چشم و صوت و لحنی می شوند... 

و من می خواهم  از این طلب و اختیار سخن بگویم و گره گشایی از حیرت عاقلان نمایم در انس یافتن با معنای حیات و انتهای زیبایی

من که اندر میانه های آتش عظمی نشسته ام، می خواهم بگویم دانسته ام اسرار زیبائی را ....

آن تجلی تمام زیبایی که اشارت نگاه شهیدانمان بود و شهیدان به شکرانه این عطش، ما را به تمامت زیبایی ها رهنمون گشتند من دانسته ام که زیبایی ها را باید از نو شناخت زیبایی را باید از نو معنا کرد وگرنه اگر بخواهی زیبایی را همان معنای پیش پا افتاده که دانسته اند مردمان، بدانی، هرگز به فهم معنای ساقی نمی رسی...

زیبایی را از نو باید نوشت بر روی سطر اول دل باید نوشت از صبر بزرگ حضرت سقا علیه السلام... که بسیار شنید ه ایم غیر از این معنا را!

و اگر زیارتنامه « ماه منیر بنی هاشم » را ورق بزنی، درمی یابی معنای اشارت شهیدان را... صبر را مگر نگفته اند که سه قسم دارد و سه منزلگاه؟

 قال رسول الله الاعظم صلی الله علیه و آله : اَلصَّبرُ ثَلاثَه: صَبرٌ عِندَ المُصیبَه، وَصَبرٌ عَلَی الطّاعَه وَصَبرٌ عَنِ المَعصیه »

صبر سه نوع است: صبر در هنگام مصیبت، صبر بر طاعت و صبر بر ترک گناه

... هر زیبایی روح واژگانم را می آشفت، تا به غایت زیبایی ها رسیدم و دیگر هیچ زیبایی به چشمم نمی آید از آن روز!

و در فهم غایت زیبایی من و تو را مکلف به صبر کرده اند تا مرتبت بیفزاییم و سوختن مضاعف کنیم و چه سخت است این در عین آن شوریدگی و آن آتش عظمی که به پا می شود در مملکت جان عاشق! و اینگونه بود که شهیدان به جهاد علاج واقعه شوریدگی می کردند! 

و اینگونه بود که آن جان عالمین صلی الله علیه و آله می فرمود: « انَِّما رُهْبانیِه اُمَّتِی الْجِهادُ فِی سَبِیلِ الله » 

و از زیبایی سرودم تا دگرگونه شیدایی کنیم شهیدان را...

این روزها که از پا افتاده تر از هر هنگام دیگری، افتاده تا منزلگاه شب رساندیم خودمان را و مشتعل شدیم از غم عشق حضرت سقّا روحی له الفداء و دانستیم نه من و تو، که حتی قبیله شهیدان هر شب تا به           سپیده دمان، ماه را رصد می کنند در آسمان شیدایی!

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت :

دل نگاشته را برای یادگار جبهه و جنگ می نگارم گرچه او را مهندس می نامند اما این حقیر او را در این برهه زمانی یکی از الگوها و راهنمای خود می دانم شاید از زمانی که با آن بزرگوار جبهه و یادگار ملکوتیان بر روی زمین آشنا شدم  و با همان شور و حال خاطرات شیرینش را که تعریف می کند قوت قلب می گیرم و و بر خود می بالم که آشنا شده ام با او  اما آن بزرگوار کجا و .......

زیبائی ها و دلدادگی ها را می خواهم از او بسیار بیاموزم و بپرستم مجال های دلدادگی او را که او همانند شهیدان زنده است و چند صباحی است با او آشنا شده ام گرچه لایق به هم کلام شدن و سعادت از حضور ایشان را بر خود کم رنگ می بینم و خود را در مقابل آن دلداده شهدا ذره ای بیش نمی بینم اما شاید او چیزی را می بیند که خود بر آن واقفم و چه کسی بهتر از خود ، من را می شناسد...!!

شاید به دعای این شهید زنده و لیاقت حضورش در جمع ما دنیاطلبان ما هم رسم زیبائی را یاد بگیریم و آسمانی بنگریم دنیا را .....



  • سرباز گمنام

نظرات  (۶)

بی مرگ سوران شب حادثه هایید خورشید نگاهید و در آفاق رهایید
مرداب کجا فرصت پیدا شدنش هست آن گاه که چون موج از این بحر برآیید
چون صخره صبورید شب شیطنت باد رنجوری تان نیست از این فکر رهایید
درسینه من زهره ی صد موج نهفته است حالی که سبک بار تر از ابر شمایید
شب تا برسد یاد شما می رسد از راه در یاد شماییم که آیینه مایید
آن روز نبودیم که این قافله می رفت با ما که نبودیم بگویید کجایید
ماندیم و نراندیم نشستیم و شکستیم رفتید و شنیدیم شهیدان خدایید
  • مبارز گمنام
  • سلام
    سایه تان سنگین شده است
    سر نمی زنید به ما!
    در سنگر ویرانمان منتظر حضورتان هستیم!

    -----------------------------------
    سلام بزرگوار
    کم سعادتی است ...
    سلام و سپاس بزرگوار.
    لذت بردم...چراغ زندگیت همیشه گیرا و روشنی بخش.
    وبلاگ باران به لطف حق باز هم بارش گرفت.

    ببین مهدی پسرم!

    روشنی دلم!

    این قناری اگر اذان می خواند...
    ----------------------------------------------------------------------------
    خیلی ممنون و سپاسگزار
    حسبی الله ........
    همین مرا بس است
    با سلام.
    وبلاگ جالبی دارین.

    من تازه وارد فضای مجازی شدم.خوشحال میشم اگه به من سربزنید وبتونم از نظراتتون استفاده کنم.
    با آرزوی توفیقات روز افزون


    -------------------------------------------
    سپاسگزارم
    سلام علیکم
    ببخشین که یه ذره دیر شد چون من گرفتاریهام زیاده دیر به دیر به وبلاگ سر می زنم درهر صورت ممنون
    یا علی


    --------------------------------------------
    یا علی
    سلام و ارادت ...
    بی قراری خصلت عاشقان خداست ...
    خوش به سعادت دلتان ...

    التماس دعا


    -------------------------------------------------------
    سلام و رحمه الله
    سعادت نیست که در این وادی حیرانیم اما خوش به حال شهدا

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی