سرباز گمنام

دغدغه های بیسیم چی مجنون
طبقه بندی موضوعی

نگو جنگ بگو حماسه ، بگو کربلا ، بگو عاشورا ، بگو دفاع مقدس

دیگران می گویند جنگ و شاید براشون درک واژه دفاع مقدس سخته و شاید اصلا در فرهنگ واژهاشون معادلی برای این کلمات پیدا نکنی و نهایتا که خیلی به این در و آن در بزنی ، کلمه ای مشابه این دو واژه را پیدا کنی که ترکیبشون با مفهومی نباشه که در حقیقت برای ما نهفته است ...

دیگران می گویند جنگ و اگر خیلی منصف باشند به زبون میارن جنگ تحمیلی اما برای آنهایی که دیده اند این جنگ تحمیلی چقدر پرده به پرده شبیه عاشورا بوده است و مانند کربلا ، هفته اول مهر ماه الی الابد هفته ای خواهد بود به نام هفته دفاع مقدس....

حتی برای من و تو که قدری با فضای سنگر و خاکریز و صدای سوت خمپاره و بوی باروت و گاز خردل بیگانیه ایم

حالا من و تو که از نسل سوم انقلابیم وارثان حقیقی این دفاع مقدس هستیم و به راستی که هیچ چیز تغییر نکرده است و تو در سنگر پدرت نشسته ای و من اسلحه برادرم را به دوش گرفته ام و دیگری بر بالای خاکریز فریاد تکبیرش را بلند می کند...

راست می گفت سید مرتضی با آن صدای محزون و دلربایش (( اینها بچه های قرن پانزدهم هجری قمری اند انانکه کره زمین قرن ها انتظارشان را می کشد تا بر خاک بلا دیده قدم بگذارند و عصر ظلمت و بی خبری را به پایان برسانند ...))

شیپور جنگ نواخته شد و بار دیگر اهل باطل اجتماع کردند در طرفی و اهالی حقیقت در سمت دیگر آگرچه قلیل و کم ، گرد شمع وجود ساقی و معرفت عشق ، خمینی ، جمع شدند تا یک بار دیگر پرچم امام حسین را به اهتزار در آورند هشت سال تمام با دست های خالی دفاع می کردند. هشت سال پائیزی که بهار وجود بچه هایی که رنگ کربلا گرفته بود تن های مجروح و هزار زخمشان ، آنرا بی اثر می کرد ، هشت سال حماسه ای به وسعت تاریخ و ترمیم غرور جریحه دار شده مان با مرهم عاشورا .

راستی تو می دانی چگونه می شود با دست های خالی ، والفجر و کربلا و بیت المقدس و خیبر و بدر و هزاران حماسه دیگر خلق کرد ؟ تو می دانی والفجر و کربلا و بیت المقدس و خیبر و بدر چه بود ؟

راستی تو سرداران بی نشان و آسمانی ، آن اصحاب آخر الزمانی را می شناسی ؟ راستی تو از دکتر چمران و مهدی باکری و حسین خرازی و محمد ابراهیم همت ، مهدی زین الدین ، غلامحسین افشردی ، حاج حسین برونسی ، جهان آرا و ... چه می دانی ؟

راستی تو شلمچه و دوکوهه و فکه و حاج عمران و سومار را دیده ای ؟ شنیده ای در کربلای دارلک و حکی چه گذشته است ؟ راستی ... تو حاج احمد متوسلیان رو می شناسی ؟ علی موحد دانش را چه؟ از عباس بابایی چه می دانی ؟ از احمد کشوری و علی اکبر شیرودی چه ؟

... دارم از کسانی می گویم که دلدادگی نشانی شان بود و در آسمانها معروف تر و محبوب ترند تا در زمین ...

کسانی که آنقدر در همین هشت سال اوج گرفته بودند و به آسمان نزدیک شده بودند که دیگر ندیدیمشان!!

آنها که انسی دیگر گونه با خاک یافته بودند و آبهای اروند و هورالهویزه و مجنون جسم های هزار زخم خیلی هاشان رو در خود فرو برد تا به آرزوی دیرینه شان که گمنامی و فانی شدن در عشق خداوند بود برسند .

آنها که صاحب اسرار زیادی بودند در دل شبهای روشن (( هل یرحم العبد الی المولی ؟ )) و انها که سلاحشان اشک چشم بود و دعا ، آنها که قمقمه های یک شکل و یک رنگ به کمر می بستند و قمقمه هایشان هیچ وقت آب نداشت ، آنها که عاشورا آب حیاتشان بود و روزی اگر نمی خواندند (( انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولی لمن والاکم و عدو لمن عاداکم )) روی نبود که یادشان رفته باشد زمزمه با محبوب، بلکه روی بود که جرعه های شهادت را نوشیده باشند و در حضور محبوب عاشورا را زمزمه کنند

می بینی ؟ در دنیای آنها ما انسانهای گنگ و عقب مانده ایم که فقط هاج و واج به رفتارهایشان بنگریم و سر در نیارویم که آنها به چه فکر می کردند که اینگونه اوج گرفتند . ما تنمان بوی خاک نمی دهد .بوی عجب و کبر و منیت می دهد ( با خودم بودم ) با خاک انس نداریم تا چون آنها شیعه خقیقی ابوتراب باشیم و ناممان در آسمانها محبوب تر از زمین باشد

نفسهای ما عطر کربلا ندارد ما را که در روزمرگی های خود سالهاست مرده ایم .پلاکهایشان همه نشان گمنامی و فنا و اخلاص بودو ما پلاک ریا و عجب بر گردن می اندازیم

اما چه نامش را جنگ بگذاریم که نمی فهمیم چیست آن سفره گسترده الهی و چه کربلا و عاشورا هنوز تمام نشده است و این را با نگاه کردن به اطرافت می فهمی

هفته ای که نمی گذرد مگر خبر جامانده ای دیگر از قافله شهدا پس از تحمل رنج و سختی به آنها پیوست چهره های محبوب و نورانی که بر روی صندلی های روان نشسته اند و تو می بینیشان اما نمی توانی بفهمی این همان کربلایی است که هنوز ادامه دارد

راستی تو از جانبازان چه می دانی ؟ تو فکر می کنی جانباز کیست ؟ تو گاز خردل و سرفه و تاول رو می شناسی ؟ از اعصاب و روان چه می دانی ؟ که اگر نبودند همین ها ، اسناد زنده هشت سال مظلومیت را چه کسی باور می کرد تا رزمنده ها عملیاتی می کردند که ختم به موفقیت می شد همین مزارهای یک شکل و یک دست شهدا ، همین سرفه ها و تاول ها همین ... اسناد زنده هشت سال مردانگی مردم است هشت سال جنگ ؟ نه هشت سال عاشقی و هشت سال حماسه و عشق و مردانگی

پس نگو جنگ ، پس نگو جنگیدیم ، بگو حماسه ، بگو کربلا ، بگو عاشورا بگو دفاع مقدس

ای وارثان کربلای پنج و نصر و ثامن الائمه و... بگذارید این هفت روز همه سال مرا پر کند از عطر خدا و سرود شهادت برای ما که دلتنگ کربلائیم و هر شب بی تاب عاشورائیم را بخوانید ...

سلام بر مردان و زنان هشت بهار دلدادگی ، سلام بر رزمندگان مظلوم و غریب ، سلام بر تاولهایی که یادگاران کربلای پنج شدند ، سلام بر پیکرهای مثله شده کربلای دارلک ، سلام بر جزایر همیشه مسکن و ماوای مجنون های دلداده خداوند، سلام بر قمقمه های خالی که همیشه صدای آب داشتند ، سلام بر پیشانی بند های (( یا فاطمه الزهرا )) و سلام بر ...

بیا قراری بگذاریم ، بیا از امروز تا ابد نگوییم جنگ و بگوییم دفاع مقدس بگوییم کربلا ، بگوییم عاشورا

بگذار دنیا فراموش کند آنچه را که بر ما گذشته است مهم این است که ما می دانیم و هنوز فراموش نکرده ایم ...

حالا من و تو کجائیم ؟ پس نگو جنگ بگو دفاع مقدس

  • سرباز گمنام

نظرات  (۵)

با سلام و احترام
دوست داشتی روی وبلاگت ترانه و آهنگ هم داشته باشی به این وبلاگ برو
Tedy.Blogsky.com
اگه با تبادل لینک موافقی من رو با نام *کد آهنگ برای شروع وبسایت* لینک کن بعد خبرم کن با چه نامی لینکت کنم


منزل تحویل بگیر
امپراتور آهن - جومونگ 4زیرنویس فارسی
تا پایان سریال
79 قسمت کامل
فقط 10000 تومان
لینک مستقیم خرید پستی
http://www.ferestande.com/customer/Validate.php?PId=26035
توضیحات بیشتر
www.Shomalkids.com/Mahsoolat/0001.php
  • ملکوت عشق
  • سلام وبلاگ خیلی خوبی دارین خوشحال می شم به من هم سر بزنید




    پروردگار مست که مست از شراب شد



    کار از همان دقیقه اول خراب شد



    آدم بیافرید که آدم بماند در این جهان



    آدم نشد که مایه ی رنج و عذاب شد



    سر نقشه ها کشید که با عشق سر کنند



    اما تمام نقشه های قشنگش بر آب شد



    بر وی خرد بداد که داند جهان را که آفرید



    اول بلای خودش گشت خرد سوال کرد



    خدا را که آفرید



    تا این سوال و هزاران سوال بی جواب شد
  • باافلاکیان
  • بسم ا...

    سلام و خداقوت /

    امام خمینی (ره) : «حصر آبادان باید شکسته شود» /

    پنجم مهر ماه 1360 شکست حصر آبادان مبارک /
    شهید حاج حسین بصیر قائم مقام لشکر25 کربلا ... /

    هم تازه رویم هم خجل هم ، هم شادمان هم سنگ دل ... /

    التماس دعا / .
    سلام
    خوب نوشتید اما یکم طولانیه. اگه کوتاه تر بود اثر گذار تر بود.

    یا علی
    سلام ...

    خسته نباشین ....

    امام صادق(ع):

    هر که از شما بر این آئین ( تشیع ) بمیرد در حالی که منتظر باشد ، همانند

    کسی است که در خیمة قائم (ع)، در خدمت آن حضرت باشدمنبع: ( غیبه النعمانی).


    اللهم عجل لولیک الفرج

    در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم

    بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

    به وقت صبح قیامت که سر زخاک برآرم

    به گفتگوی تو خیزم به جستجوی تو باشم

    اللهم عجل لولیک الفرج

    یا مهــــــــــــــدی زهــــــــــــــرای عـلــــــــــــــــی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی